توى خاک عراق، درست پشت پاسگاه عراقى ها بودیم. از خستگى و تشنگى دیگر نا نداشتیم که چشممان خورد به پیکر یک شهید. داشتم پیکر را روى چفیه مى گذاشتم که فریاد سعید کریمى مرا به خود آورد: «پاشو. پاشو فرار کن! عراقى ها دارند پشتمان را مى بندند.» خواستم شهید را بگذارم و سبکبال فرار کنم، اما دلم نیامد. پیکر را بغل کردم و به سرعت دویدم. شهید در آغوشم ترس را از دلم خارج کرده بود. دیوانه وار زدم میان میدان مین تا راه چهار ساعته را زودتر برسم. سیم هاى تله والمرى بود که به پایم گیر مى کرد و کلاهک والمرى به سمت دیگرى پرتاب مى شد، اما هیچ کدام عمل نمى کرد! به خودم که آمدم. دیدم سمت دیگر جاده، عراقى ها درازکش منتظر بودند که مین ها زیر پاى من منفجر شوند و از ترس، از تعقیب من صرف نظر کرده بودند. خطر از بیخ گوشم گذشته بود. شهید را روى زمین گذاشتم و منتظر بقیه بچه ها شدم. سعید، مجید و ... همه رسیدند . یک ذکر مصیبت و اشک بود که آراممان کرد. تازه راه رفتن با شهید در میدان مین، برایم بسیار آسان شده است. هیچ انفجارى رخ نخواهد داد مگر این که ...
نویسنده » شهید فریبرز ا.. بخش پور زارع » ساعت 10:0 صبح روز پنج شنبه 87 مرداد 17
توى معبرى که رزمندگان، شب عملیات از آن عبور کرده بودند، از اسلحه هاى بر زمین افتاده، قمقمه ها، کوله پشتى ها و سرنیزه ها عکس مى گرفتم تا این که با دیدن یک صحنه، حلقه اشک، جلو چشمان من و لنز دوربین را گرفت. پیکر دو شهید در سمت چپ و راست معبر بود که بین آنها تعداد زیادى قمقمه آب قرار داشت. نمى دانم آنها ساقى گردان بودند. یا دو زخمى که از بچه ها آب خواسته بودند و بچه ها هم قمقمه هایشان را به آن دو هدیه کرده بودند; راز قمقمه ها را نمى دانم ; ولى همین قدر مى دانم که آنجا انتهاى معبر نبود
نویسنده » شهید فریبرز ا.. بخش پور زارع » ساعت 10:0 صبح روز چهارشنبه 87 مرداد 16
بسم رب الشهدا
میگفت صبح زود برا نماز بلند شدیم بعد نماز و زیارت عاشورا و خوردن صبحانه از معراج حرکت کردیم ، هر روز با نام یکی از معصومین و توسل به ایشان کارمان را شروع میکردیم و اون روز هم نوبت بی بی فاطمیه زهرا (سلام الله علیها ) بود ، بچه ها داشتند برا همدیگه از حضرت زهرا میگفتند و زیر لب زمزمه میکردند و نوحه میخواندند ، آن روز از یک محل پنج شهید پیدا کردیم که یکی از شهدا پلاک نداشت یعنی گمنام بود ....
الهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک
یا زهرا
نویسنده » شهید فریبرز ا.. بخش پور زارع » ساعت 10:0 صبح روز دوشنبه 87 مرداد 14