توى معبرى که رزمندگان، شب عملیات از آن عبور کرده بودند، از اسلحه هاى بر زمین افتاده، قمقمه ها، کوله پشتى ها و سرنیزه ها عکس مى گرفتم تا این که با دیدن یک صحنه، حلقه اشک، جلو چشمان من و لنز دوربین را گرفت. پیکر دو شهید در سمت چپ و راست معبر بود که بین آنها تعداد زیادى قمقمه آب قرار داشت. نمى دانم آنها ساقى گردان بودند. یا دو زخمى که از بچه ها آب خواسته بودند و بچه ها هم قمقمه هایشان را به آن دو هدیه کرده بودند; راز قمقمه ها را نمى دانم ; ولى همین قدر مى دانم که آنجا انتهاى معبر نبود
نویسنده » شهید فریبرز ا.. بخش پور زارع » ساعت 10:0 صبح روز چهارشنبه 87 مرداد 16