شهید احمد پاریاب فرمانده گردان شهادت لشکر محمد رسول الله بود که بر اثر مشکلات جنگی به بیماری اعصاب و روان دچار شد و در نهایت چهار روز پس از شهادتش پیکر مطهرش در خانه پیدا شد.
به گزارش مهر، 23 اسفند اولین سالروز شهادت مردی بزرگ و دلاور است که شهید همت و سرداران بزرگ دفاع مقدس به وجود او افتخار می کردند، مردی که تا در میان مردم بود، ناشناخته ماند و پس از شهادت مظلومانه اش مشخص شد که حاج احمد یار دیرین شهدا از چه ویژگی هایی برخوردار است.
شهادت مظلومانه حاج احمد آن هم در خانه ای محقر و عدم اطلاع از شهادت وی و پیدا شدن پیکر پاکش پس از چهار روز همه نشان دهنده عدم توجه مردم و مسئولان به این جانباز شیمیایی دفاع مقدس بود.
احمد پاریاب از 16 سالگی در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور یافت و در عملیاتهایی همچون والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر، کربلای پنچ حضوری فعال داشت و مجاهدت، هوشمندی به همراه شجاعت و مقاومت احمد پاریاب موجب شد پس از مدتی به عنوان فرمانده گروهان و پس ازآن در کسوت فرمانده گردانهای "حبیب ابن مظاهر" و" شهادت "لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در جبهههای نبرد حق علیه باطل ایفای نقش کند.
جانبازی که به خاطر تحریمها دیگر دارویش پیدا نمیشد
این عدم توجه تا جایی پیش رفت که سردار سعید قاسمی در مراسم بزرگداشت این مرد بزرگ که چند روز پس از شهادتش برگزار شد، به انتقاد از مردم و مسئولان پرداخت و صحبت های وی بازتاب گسترده ای در رسانه ها پیدا کرد، سعید قاسمی به جانباز اعصاب و روان و شیمیایی، احمد پاریاب که روزهای پایانی سال 91 شهید شده و در قطعه 29 به خاک سپرده شده بود اشاره کرد و گفت: شهید احمد پاریاب علمدار گردان شهادت بود، جانبازی که به خاطر تحریمها دیگر دارویش پیدا نمیشد، ما مقصریم که این روزها کمتر از حال جانبازی میپرسیم که گرفتاریاش همین دم و بازدم است، عرصه تنگ میشود وقتی داروها گران میشود و ماهی یک میلیون تومان بیشتر حقوق نمیرسد که باید با آن هم خرج زندگی و زن و بچه را داد و هم دارو و درمان را و در این شرایط بنیاد جانبازان، این جانبازان را رها میکند تا برای تهیه دارو به سمت بازار آزاد بروند.
قاسمی افزود: همسرش بیست سال تحمل کرد و کپسول 11 کیلویی اکسیژن را چهار طبقه بالا و پایین برد، پاریاب سردار بود و گماشته و راننده داشت اما حاضر نشد این امکانات را برای خودش استفاده کند و بنیاد شهید هم حاضر نشد برایش کاری بکند.
قاسمی با اشاره به مشکلات جانبازان اعصاب و روان گفت: دیگر کار به جایی میرسد که جامعه هم از دستش خسته میشوند و حاضر نیستند برایش کاری انجام دهند، جامعه حاضر نیست برای جانباز شیمیایی یک میلیارد هزینه کند تا شش ماه بیشتر زنده بماند و زن و بچه هم از دستش خسته میشوند و نمیتوانند او را تحمل کنند، چون این جانباز اعصاب و روان وقتی به هم میریزد متوجه اعمالش نیست و مثلا تلویزیون را میشکند وحتی رفقایش هم از دست او خسته میشود دیگر حتی خودش هم از دست خودش خسته میشود.
وی افزود: در آخر آتش نشانی رفت در خانه او تا فهمید که پاریاب چهار روز است که تمام کرده و بدنش بو گرفته است. او بو نگرفته است، این بوی گند ماست و بوی گند جامعه است که علمداران و شیرهایش را فراموش میکند. خدا از سر تقصیرات ما بگذرد.
از خودم خجالت می کشم که شهید نشدم
امام جمعه قرچک که رابطه نزدیک و صمیمانه ای با سردار احمد پاریاب داشت در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: اگر امروز ایران اسلامی در امنیت و آرامش به سر میبرد و کسی حق تعرض به خاک این کشور عزیز را به خود نمیدهد، به دلیل رشادتهای این بزرگواران است.
وی مشکلات و سختیهای جانبازان را مورد اشاره قرار داد و گفت: مسئولان باید در راستای حل مشکلات جانبازان اقدام اساسی انجام داده و آن را در اولویت قرار دهند.
اسماعیلی ادامه داد: سپاس و تکریم از خانواده های شهدا وظیفهای ستودنی است و این اقدام یک نعمت الهی است که بتوانیم به فرزندان و خانواده معظم این عزیزان ادای احترام کنیم زیرا خانواده شهدا بزرگترین افتخار را کسب کرده و شهادت والاترین توفیقی است که نصیب شهدا شده است.
وی دلجویی از خانواده شهدا را وظیفه و ادای دین به ارزشهای انقلاب خواند و گفت: شهیدان برای حفظ آب و خاک کشور از جان گرانقدر گذشتند و دلجویی از خانواده آنان که عزیزان خود را تقدیم کردند، کمترین ادای دین به ارزشهای انقلاب است.
رئیس ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر شهرستان قرچک در گفتگوی دیگری با مهر پیرامون پیامکهای رد و بدل شده بین او وشهید پاریاب اظهار داشت: بارها پیامکهایی با مضمون از خودم خجالت می کشم که شهید نشدم و دعا کنید زودتر شهید بشوم برای من ارسال می کرد، تمامی درد دل هایش را می گفت و سینه ای پر درد داشت.
وی افزود: طبق شواهد، آخرین پیامکی که از گوشی شهید در لحظات قبل از شهادتش ارسال شده به بنده بوده و متن آن به این شرح است: بابت همه زحمتهایی که به شما و مردم قرچک دادم عذر می خواهم!
اسماعیلی ادامه داد: البته بنده نیز در جواب او یک دوبیتی که از قبل برای وی سروده بودم را برایش ارسال کردم: دلا از عالم هجران گذر کن/ به شوق وصلت خوبان سفر کن/ برو سوی نگار نازنینم/ ز درد بی کسی او را خبر کن.
نویسنده » شهید فریبرز ا.. بخش پور زارع » ساعت 3:5 عصر روز جمعه 92 اسفند 23