ناگاه بغضم در گلو شکست و لرزان گفتم: چرا می روید؟
شهید صمدیان برگشت و من در درخشش نگاهش و در برق چشمانش شوقی را دیدم آشنا، شوق به پرواز، شوق به رفتن را. گفت: من می روم نه برای پیروزی و نه برای شهادت و نه برای تبلور شخصیت درونی ام. من می روم چرا که امام چنین دستور داد. من می روم تا به وظیفه الهی خود عمل کنم. حالا سرنوشتم چگونه رقم می خورد، دست خداوند متعال است.
من می روم فقط برای حفظ آنچه که سالها در کوچه پس کوچه های انقلاب، به دنبال آن شعارها داده ام و زخمها دیده ام.
من فقط برای حفظ آن چیزی می روم که سالها پیش از برای آن بارها و بارها به زندان رفتم و بارها و بارها شکنجه شده ام و فقط آرمانم یافتن آن ارزش است.
من برای حفظ جمهوری اسلامی می روم و این گفته امام من است. چرا که رهبر من و تمام رزمندگان دیار ایثار فرمودند: در این زمان حفظ جمهوری اسلامی از نماز واجب تر است.
شهید علی صمدیان مسئول واحد فرهنگی لشکر5نصر به نقل از سایت ساجد