بازخوانی عملیات کربلای 6
محدوده زمانی: 23/10/1365
این عملیات توسط نیروی زمینی ارتش در منطقه سومار انجام شد.
دستاوردها: با انجام این عملیات چندین ارتفاع در شمال منطقه عملیاتی نفت شهر آزاد شد.
شرح عملیات :
نیروی زمینی ارتش در تاریخ 23/10/1365 در شمال سومار با هدف آزادسازی ارتفاعات منطقه با رمز یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) عملیاتی به نام کربلای 6 را آغاز کرد و توانست ارتفاعات 249 و 241 و 289 و 306 و 285 و267 و 294 و 286 و 325 و 295 و 265 و 252 و 277 در شمال شرقی نفت شهر و پلهای ارتباطی منطقه رودخانه کنگاگوش را آزاد نماید.
غنایم :
- دهها دستگاه تانک و نفربر
-تعداد زیادی سلاح سبک و مهمات
تجهیزات منهدم شده :
-11 فروند هواپیما
- دو فروند هلیکوپتر
-20 دستگاه تانک و نفربر
- چند انبار مهمات
- تعدادی خودرو
یگانهای منهدم شدهی عراق :
- گردانهای و 2 تیپ 108
- گردان 1 از تیپ 606
- یک گردان از تیپ 80 پیاده
- یک گردان از تیپ 45
- یک واحد کماندویی از لشکر 16
- تیپ 2 کوهستانی
- تیپهای 703، 94، 426، 506
تلفات عراق :
کشته و مجروح : 4000
شهدای عملیات :
شهید شاهین بخشی
تاریخ تولد :1343
نام پدر :علی شاه
تاریخ شهادت : 4/11/1365
محل تولد :کهکیلویهبویراحمد /- /گنجه ای
طول مدت حیات :22
محل شهادت :شلمچه
شاهین در سال 1343 به دنیا آمد. روزها و ماهها از پی هم گذشت و او بزرگ شد و در اثر خودسازی مداوم و مراقبت دقیق در انجام دادن تکالیف شرعی و عمل به مستحبات و پرهیز از مکروهات و پاسداری از ارزشهای انقلاب در هالهای از نور معنویت و عرفان قرار گرفته بود.
در زمان جنگ تحمیلی با توجه به نیاز جبههها به نیرو فرصت را غنیمت شمرد و راهی جبهه شد. 6 ماه در کردستان جنگید و چون زمان خدمت سربازی فرارسیده بود خود را برای سربازی معرفی کرد. دوره سربازی را با دلیری هرچه تمامتر در مناطق جنگی به پایان رساند و با آنکه پدرش برای او مغازه وسایل برقی تهیه کرده بود، تاب ماندن نیاورد و دوباره راهی جبهههای حق علیه باطل شد.
سرانجام در عملیات کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن 22 سالگی در روز چهارم بهمن ماه سال 1365 شهد شیرین شهادت نوشید و سرزمین شلمچه را به خون سرخ خود آراست.
منبع:وصال شماره 18 سال دوم، کتاب خاطرات نور، وصال شماره 3
شوق سفر
بعد از این خدمتش را به پایان رسانید، بلافاصله مغازه وسایل برقی تهیه کردم و به او سپردم، مدتی مشغول بود. ولی او که حال و هوای دیگری در سر داشت یک روز نزدم آمد و گفت من نمیتوانم در مغازه کار کنم.
گفتم چرا؟ گفت: میبینم که خیلی از مردم برای خرید یک لامپ بالا و پایین میروند و گیرشان نمیآید ولی شما به دوستان خود نامه میدهید که من خارج از ضوابط به آنها لامپ بفروشم. پدر جان! دوران جنگ را میگذرانیم و این کار خوشایند نیست.
خلاصه کلید را به من داد و راهی جبههها شد تا اینکه در عملیات کربلای 5 در شلمچه به فیض شهادت نایل آمد.
منبع:کتاب خاطرات نور صفحه 36
راوی:پدرشهید
شجاع و بی باک
شاهین تیربارچی بود. یک روز عدهای از عراقیها از یک تپه که روبرویمان بود بالا میرفتند. درست در تیررس ما بودند، شاهین پشت تیربار قرار گرفت و یکییکی آنها را با تیر مستقیم گرینف از پا در آورد. او در حالی که میخندید فریاد میزد: بشمار و من هر لحظه آنها را میدیدم که به پایین میغلطند و سقوط می کنند و او از این پیروزی بسیار خوشحال و مسرور بود و مرتب فریاد میزد: بشمارید، بشمارید.
منبع:کتاب خاطرات نور صفحه 36
راوی:پرویزی
شهید علی رضا امیری
تاریخ تولد :1346
تاریخ شهادت : 28/10/1365
محل تولد :سیستانوبلوچستان /زاهدان
طول مدت حیات :19
محل شهادت :سومار
مزار شهید :گلزار شهدای زاهدان
علیرضا امیری به سال 1346 در شهرستان زاهدان دیده به جهان گشود. در کودکی بسیار فعّال و پرتحرّک بود و همیشه لبخند به لب داشت. تحصیلات خود را تا پایان دورهی راهنمایی ادامه داد، سپس ترکتحصیل کرد و وارد بازار کار شد. در سن هجده سالگی به خدمت مقدس سربازی در ارتش رفت و پس از آموزشهای لازم در گروهان تکاوران دلیر مشغول انجام وظیفه شد. پس از شروع جنگتحمیلی برای دفاع از حریم کشور اسلامی به منطقه جنگی سومار اعزام گشت.
علیرضا نسبت به همه افراد خانواده مهربان بود و سعی میکرد که آنان را با سخنان دلنشین، شادمان و خوشحال نگه دارد. نمازش را همیشه به موقع میخواند و عشق و علاقه فراوان به آموختن فنون نظامی داشت. پیوسته تأکید میکرد: « خدا را فراموش نکنید. به خداوند عشق بورزید تا شما را محو کمالات خود کند. اگر سختیای دیدید، آن را به حساب خدا نگذارید.»
سرانجام آن دلاورمرد مرد صحنهی پیکار در مورخه 28/10/1365 در عملیات « کربلای شش » در منطقه عملیاتی سومار در سن 19 سالگی به فیض شهادت نایل آمد و پیکر پاکش پس از شش سال مفقود بودن به زادگاهش انتقال یافت.
منبع:کتاب کبوتران بهشتی جلد 4 صفحه 34
شهید خدابخش براهویی
تاریخ تولد :1345
تاریخ شهادت : 25/10/1365
محل تولد :سیستانوبلوچستان /زابل /-
طول مدت حیات :20
محل شهادت :سومار
خدابخش براهویی در سال 1345 در شهرستان زابل در خانوادهای روستایی و مذهبی دیده به جهان گشود. وی در همان روستای زادگاهش نشو و نما یافت و همواره یار و یاور پدر و مادرش در امر معاش خانواده بود. براهویی همیشه در کار خیر پیشقدم بود. در نماز جمعه شرکت میکرد و احترام به پدر، مادر، خواهر و برادر را بزرگ میشمرد.
براهویی در مورخه 18/5/65 به خدمت مقدس سربازی فراخوانده شد و سرانجام در مورخه 25/10/65 در منطقه سومار در عملیات «کربلای شش» براثر اصابت ترکش خمپاره در سن 20 سالگی به فیض شهادت نایل آمد.
منبع:کتاب کبوتران بهشتی جلد 4 صفحه 127
شهید غلام مرشدی
تاریخ تولد :1342
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :سیستانوبلوچستان /زابل
طول مدت حیات :23
محل شهادت :سومار
غلام مرشدی در سال 1342 در شهرستان زابل چشم به جهان گشود. وی در اوقات فراغت در مراسم مذهبی و همچنین کلاسهای قرآن و نهضت سوادآموزی شرکت میکرد. در سن شانزده سالگی ازدواج کرد. سپس به سربازی رفت و پس از طی دوره آموزش جهت دفاع از حریم اسلام و میهن اسلامی و حفظ دستاوردهای انقلاب به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. مرشدی فردی بسیار خوشاخلاق بود و در تمام دوران زندگی خود به کسی بدی نکرد. او مردی باگذشت و حامی مستضعفان و عاشق شهادت بود.
سرانجام در مورخهی 24/10/65 در منطقه سومار در عملیات کربلای شش در سن 23 سالگی به شهادت رسید و مفقودالاثر گردید. پیکر پاک آن شهید عزیز هشت سال بعد پیدا شد و به زادگاهش منتقل گردید.
منبع:کتاب کبوتران بهشتی جلد 5 صفحه 122
سخن شهید
"دنیا را رها کنید که با تمام خوشیها و ظواهر زیبندهاش متاعی قلیل و زودگذر است."
منبع:کتاب کبوتران بهشتی جلد 5 صفحه 122
شهید غلام رضا کیخا
تاریخ تولد :1346
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :سیستانوبلوچستان /زابل /توتی
طول مدت حیات :19
غلامرضا کیخا در سال 1346 در روستای توتی از توابع شهرستان زابل دیده به جهان گشود. تحصیلاتش را تا پایان دورهی راهنمایی ادامه داد؛ ولی به دلیل مشکلات فراوان زندگی موفق به ادامهی تحصیل نشد. با رسیدن به سنّ قانونی، به خدمت سربازی اعزام شد و از همین طریق توفیق حضور در جبهه را یافت.
کیخا نسبت به تمامی اعضای خانواده، احترام خاصّی قایل بود و نیازهای آنان را تا حدّ امکان برآورده میساخت. همزمان با شنیدن اذان، از کار روزانه دست میکشید و جهت ادای فریضهی نماز به مسجد محلّه میرفت.
سرانجام در تاریخ 24/10/1365 در عملیات " کربلای شش " در سنّ 19 سالگی به درجهی رفیع شهادت نایل آمد.
منبع:کتاب کبوتران بهشتی جلد 5 صفحه 102
سخن شهید
در شهادتم گریه نکنید. اگر گریستید، گریهتان برای سالار شهیدان و جوانان کربلا باشد.
انتظار من از شما این است که نماز را سبک نشمارید تا مقبول درگاه خداوند قرار گیرد.
منبع:کتاب کبوتران بهشتی جلد 5 صفحه 102
شهید رضا کیخا
تاریخ تولد :1332
تاریخ شهادت : 19/10/1365
محل تولد :سیستانوبلوچستان /زابل
طول مدت حیات :33
محل شهادت :سومار
رضا کیخا در سال 1332 در شهرستان زابل متولّد شد. در کودکی از نعمت پدر محروم گردید و با وجود سختیهای فراوان به مدرسه رفت و تا سوم راهنمایی ادامهی تحصیل داد. وی علاوه بر تحصیل، در زمینههای دینی و فرهنگی نیز تلاش میکرد. پس از ترک تحصیل به استخدام ارتش درآمد و با علاقهمندی به خدمت پرداخت.
او نسبت به وظایف دینی، پایبندی ویژهای داشت. پس از آغاز جنگ پیوسته در جبهههای حق علیه باطل حضور داشت. صبر و استقامت رضا زبانزد همه بود. همیشه میگفت: « با یاد خداوند شیطان را از خود دور کنید و نگذارید شما را با وسوسههای خود از دین اسلام جدا کند. »
سرانجام در مورخهی 19/10/1365 در منطقهی سومار در سنّ 33 سالگی در عملیات کربلای شش بر اثر بمباران شیمیایی به درجهی رفیع شهادت نایل گشت.
منبع:کتاب کبوتران بهشتی جلد5 صفحه 96
شهید کرم علی جافرمن
تاریخ تولد :1345
نام پدر :قربان
تاریخ شهادت : 24/10/1365
محل تولد :خوزستان /دزفول /کوتیان
طول مدت حیات :20
محل شهادت :سومار
مزار شهید :گلزارشهدای صفی آباد
نامش کرمعلی و در سال 1345 در روستای کوتیان متولد شده بود. خانوادهای معتقد و مذهبی داشت و همین باعث شد که از آغاز کودکی به اسلام توجهی خاص نشان دهد.
بزرگتر که شد الفبای عشق و ایستادگی را آموخت و تا پایان دوران ابتدایی به ادامه تحصیل پرداخت. احساس مسئولیتش نگذاشت درس را ادامه بدهد و به خاطر یاری خانواده در خرج و مخارج ها ترک تحصیل کرد و مشغول به کار شد. خبر جنگ به همهجا نفوذ کرده بود و کرمعلی پس از آغاز جنگ در ستاد بازسازی مناطق جنگی به یاری آسیب دیدگان حملات موشکی شتافت و با آنها به همدردی پرداخت.
سال 1364 به خدمت سربازی در لشکر 84 پیادهی خرمآباد اعزام شد.
24/10/1365 بود و عملیات کربلای 6 در منطقه ی سومار آغاز شده بود. 20 سال داشت و دلیرانه میجنگید. انگار از قبل میدانست قرار است با خدا ملاقات کند چرا که هنگام خداحافظی از مادرش 3 بار کوله بارش را بر زمین نهاد و از او حلالیت خواست و التماس دعاگویان دیدار دوباره را به قیامت موکول کرد.
حالا آمده بود تا کربلای 6 خاطرهی دلیریهایش را در ذهن ثبت کند و سومار در آخرین لحظات زیر گامهایش احساس غرور کند. همان روز به دنیا پشت کرد و عالیترین درجات را برگزید و پیکر پاکش را در گلزار شهدای صفیآباد به ودیعه نهاد تا میعادگاه عاشقان دلسوختهای شود که هر پنجشنبه بر گرد مزارش حلقه میزنند و میخوانند: الرحمن، علم القرآن... .
منبع:کتاب سبک بالان ساحل ها صفحه 110
شهید خانجان پایدار
تاریخ تولد :1339
تاریخ شهادت : 1365
محل تولد :سیستانوبلوچستان /زابل /بالاخانه
طول مدت حیات :26
محل شهادت :سومار
خانجان پایدار در سال 1339 در روستای بالاخانه از توابع شهرستان زابل دیده به جهان هستی گشود. تحصیلاتش را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد؛ ولی به علت فقر مالی نتوانست ادامه تحصیل دهد. پس از ترک تحصیل، به استخدام ارتش جمهوری اسلامی درآمد. او ضمن خدمت، درس نیز میخواند تا این که موفق به دریافت مدرک دیپلم گردید. پس از چندی به فرمان امامخمینی لبیک گفت و روانه جبهه و جنگ شد.
سرانجام پس از حدود چهار سال حضور در جبهه طی نبردی دلاورانه در عملیات کربلای شش در منطقه سومار در سال 1365 در سن 26 سالگی به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
منبع:کتاب کبوتران بهشتی جلد 4 صفحه 57
منبع: http://www.sobh.org