پس از هجوم سراسری نیروهای دشمن به مرزهای جمهوری اسلامی ایران، حکام رژیم بعثی تصور میکردند که بدنبال پیشروی در جبهه زمینی، در جبهه دریایی نیز موفق به تهاجم و پیشروی خواهند شد و با تصویر نادرستی که از ارتش ایران داشتند، برآورد نموده بودند که نیروهای ارتش و منجمله نیروی دریایی فاقد نظم و روحیه بوده و توان رویارویی با نیروی دریایی عراق را نخواهد داشت. چنانکه یکانهای دریایی آن کشور به خود جرأت داده و در دهانه اروندرود تردد میکردند و در برخی مواقع از طریق آبهای ساحلی تا دهانه خور موسی نیز پیش میآمدند. یک بار نیز در نیمه مهر ماه سال 1359 اخباری مبنی بر مشاهده چند فروند ناوچه عراقی در شمال جزیره خارک توسط لنجهای محلی که در غروب آفتاب از آن منطقه عبور میکردند به نیروی دریایی رسید. لیکن صبح روز بعد که منطقه توسط تعدادی از یکانهای دریایی ایران مورد جستجو برای انهدام یکانهای دشمن قرار گرفت، اثری از ناوچههای دشمن مشاهده نشد.
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با گسترش ناآرامیها در مناطق مرزی و از نخستین روز آغاز جنگ با آمادگی کامل برای رویارویی با یکانهای دریایی دشمن آماده شد و در اولین گام با تشکیل قرارگاه عملیاتی در بوشهر با نام نیروی رزمی 421 در سیام شهریور ماه 1359 یعنی یک روز قبل از آغاز حمله همه جانبه عراق به ایران، کلیه یکانهای دریایی در کنترل عملیاتی قرارگاه مذکور درآمدند تا وحدت فرماندهی و هماهنگی در اجرای عملیاتهای دریایی حاصل گردد. بلافاصله با به اجرا گذاردن طرحهای مختلف گشت و شناسایی منطقه توسط بالگردهای نداجا و مأموریتهای مستمر گشت و پدافند از منافع ملی و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در آبهای خلیجفارس به مقابله با اقدامات احتمالی سطحی و هوایی دشمن پرداختند . به گونهای که در همان ماه اول جنگ چند فروند هواپیمای جنگنده و یکان شناور دشمن مورد هدف ناوها و ناوچه های ایرانی در منطقه شمال خلیجفارس قرار گرفته و منهدم گردیدند.
پس از انجام عملیاتهای اشکان و شهید صفری در آبان 1359 توسط یکانهای دریایی بر علیه سکوهای نفتی البکر و الأمیه و انهدام این ترمینالهای نفتی و محروم ساختن عراق از صدور نفت از طریق خلیج فارس، از یک سو یکانهای شناور دشمن دیگر جرأت ظاهر شدن بر پهنه آبهای خلیج فارس را نداشتند و از طرف دیگر حکام بعثی از ضربات دلاوران نیروی دریایی بر اقتصاد آن کشور، چون ماری زخم خورده به خود میپیچیدند. همین امر مقدمات اجرای عملیات مروارید را فراهم ساخت و رزمندگان دلیر و مؤمن نداجا که به حقانیت مبارزه خود و دفاع از حقوق ملت مسلمان ایران در برابر هجوم عامل استکبار در منطقه با تمام وجود معتقد بودند، طرح عملیاتی مروارید را تهیه کردند تا با اجرای آن متجاوزان را که گهگاهی برای ابراز وجود در آبهای اطراف عراق تردد میکردند و یا اخباری در مورد حضورشان در بنادر سایر کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس میرسید از آبهای پاک خلیج فارس کم کنند.
غیور مردان نداجا با آگاهی از سردرگمی مقامات دشمن پس از انهدام ترمینالهای نفتی آن کشور در عملیاتهای اشکان و شهید صفری، به طراحی عملیات مروارید پرداختند. در این طرح که برای عملیات مشترک با نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تهیه شد، برنامهریزی گردید که براساس تمرینات و مانورهای مشترک که قبلاً نیروهای دریایی و هوایی با هم انجام داده بودند، یکانهای نیروی دریایی ضمن تعیین مختصات دقیق یکانهای سطحی دشمن، جنگندههای خودی را بر روی هدف هدایت نمایند تا نسبت به انهدام شناورهای سطحی دشمن اقدام شود.
نکته مهم برای اجرای این عملیات مشترک آن بود که یکانهای سطحی دشمن به دلیل ضرباتی که قبلاً از دلاوران نداجا خورده بودند از رویارویی با یکانهای نیروی دریایی ایران گریزان بوده و سعی داشتند که هیچگاه با نیروهای دلیر نداجا مواجه نشوند. لذا هرگاه که یکانهای دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر پهنه آبهای شمال خلیج فارس به گشتزنی میپرداختند، یکانهای دشمن به پناهگاههای خود میخزیدند و از صحنه فرار میکردند. برای رفع این مشکل لازم بود که دشمن به طریقی که همانا حمله مجدد به ترمینالهای نفتی و تصرف آنها بود تحریک گردد تا دست به اقداماتی بزند که رزمندگان مؤمن ایرانی در انتظار آن هستند. مجموع? این عملیات نقط? اوج هماهنگی و همگامی دو نیروی قهرمان دریایی و هوایی در صحنههای نبرد با متجاوز به شمار میرود.
هدف نهایی از اجرای عملیات مروارید کشاندن یکانهای دریایی دشمن به صحنه دریا و انهدام آنها بود. زیرا براساس تجزیه و تحلیل انجام شده توسط کارشناسان نیروی دریایی ارتش مشخص بود که حکام بعثی توان پذیرش آنرا ندارند که ترمینالهای البکر و الامیه 3 بار و آنهم در فاصله زمانی کم توسط دلیرمردان دریایی ایران مورد حمله قرار گیرند. به همین دلیل برای مواجهه با این حمله تصمیمات عجولانه خواهند گرفت و یکانهای خود را سریعاً به دریا اعزام خواهند کرد.
برابر طرح تهیه شده، بالگردهای هوادریا، ناوچههای موشک انداز پیکان و جوشن، تیم عملیات ویژه، یدککش دلیر و جنگندههای نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند. ناوچههای موشک انداز پیکان و جوشن وظیفه کنترل سطحی منطقه و پشتیبانی تیم عملیات ویژه را بر عهده داشتند.
تیم عملیات ویژه که مشتمل بر هفت نفر شامل فرمانده تیم، افسر مخابرات، افسر اطلاعات و 4 نفر از کارکنان زبده تکاور دریایی بود بر اساس طرح تهیه شده وظیفه داشتند بوسیله بالگرد بر روی سکو پیاده شده و آن را تسخیر نمایند. سپس دیدهبانی دهانه خور عبدا... را برای اعلام موقعیت یکانهای دشمن که از پناهگاه خود خارج میشوند را انجام داده و از طریق نیروی رزمی 421 به جنگندههای خودی اطلاع دهند. یدک کش دلیر عهدهدار حمل و انتقال تجهیزات، مهمات و آذوقه تیم عملیات ویژه به سکو بود که به دلیل خرابی موتور و رادار در سکوی نوروز متوقف و این وظیفه را ناوچه پیکان داوطلبانه بر عهده گرفت. جنگندههای F-14 با پرواز در ارتفاع بالا برفراز خور موسی مأموریت پوشش هوایی (TOP COVER) را بر عهده داشته و جنگندههای F-4E مجهز به موشک هوا به سطح وظیفه داشتند که با هدایت ناوچههای خودی به یکانهای سطحی دشمن حمله نموده و آنها را نابود سازند.
از نکات مهم و برجسته این عملیات، همکاری و هماهنگی بسیار خوب نیروی دریایی و نیروی هوایی بود که موفقیت عملیات را به دنبال داشت، از دیگر نکات برجسته این عملیات، پیروزی و برتری فقط چهار نفر از تکاوران دریایی نداجا بر 20 نفر نظامی دشمن است که بر روی سکو مستقر بودند و آنچنان دلاورانه با دشمن مبارزه کردند که برای دشمن این تصور پدید آمده بود که تعداد زیادی نظامی ایرانی بر روی سکو پیاده شدهاند؛ بطوری که یکی از اسرای عراقی که پس از اسارت، تعداد ایرانیان را مشاهده کرده بود با تعجب پرسیده بود که شما فقط هفت نفرید؟
تیم عملیات ویژه پس از تسلط بر سکو اقدام به برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی ایران بر فراز سکو نمودند که مشاهده آن روحیه دلاورمردان ایرانی اعم از دریادلان نداجا و خلبانان شجاع نیروی هوایی که بر فراز سکو پرواز میکردند را دو چندان افزایش داد و در مقابل بر روحیه دشمن اثر منفی مضاعف گذارد. چنانکه در یکی از پیامهایی که یکانهای دشمن به ستاد خود ارسال کردند و توسط پست شنود خودی دریافت شده بود، به این نکته اشاره کرده بودند.
همانگونه که پیشبینی شده بود، با اجرای این عملیات، دشمن یکانهای مختلف خود را یکی پس از دیگری از خور عبدا... به بیرون فرستاد و با هواپیماهای خود نیز سعی در پشتیبانی هوایی آنها کرد. در طول اجرای عملیات جمعاً تعداد 12 فروند از انواع شناورهای نیروی دریایی عراق منهدم و 3 فروند از آنها خسارت و صدمات کلی دیدند. همچنین تعداد 11 فروند از هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی دشمن سرنگون شدند.
اجرای عملیات مروارید موجب شد که بیش از دوسوم نیروی دریایی رژیم بعثی منهدم و باقیمانده آنها نیز دیگر تا پایان جنگ هیچگاه جرأت نکردند فراتر از دهانه خورعبدا... و اطراف جزیره بوبیان تردد نموده و ظاهر شوند. مأموریت نیروی دریایی که همانا باز نگهداشتن خطوط مواصلات دریایی خودی و بستن خطوط مواصلات دریایی دشمن است در شصتوهشتمین روز دفاع مقدس بطور کامل محقق شد و تکلیف جنگ دریایی با دشمن متجاوز را یکسره نمود. در پی این عملیات علاوه بر قطع صدور نفت از طریق ترمینالهای نفتی البکر و الامیه، براثر انهدام بخش اعظم توان دریایی عراق، سیادت دریایی ایران در منطقه خلیج فارس بطور کامل تحقق یافت و بنادر و جزایر و تأسیسات ایران تا پایان جنگ هشت ساله توسط یکانهای سطحی دریایی دشمن مورد تهدید قرار نگرفت. در مقابل در تمام این مدت راههای مواصلات دریایی دشمن مسدود گردید و هیچ کشتی تجاری یا نفتکش نتوانست به سواحل و بنادر آنها تردد نماید. لذا آن کشور با مساعدت و همکاری سایر کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس، نیازمندیهای نظامی و غیر نظامی خود را تحت پرچم دیگر کشورها تا بنادر کشورهای جنوب خلیج فارس حمل و پس از تخلیه در بنادر آن کشور از طریق زمینی و با هزینه بالا به عراق منتقل مینمود. همچنین از طریق بندر عقبه اردن و طی مسیر طولانی زمینی اقدام به تأمین مایحتاج خود می نمود که همین امر موجب تحمیل هزینههای بسیار به اقتصاد آن کشور و در نهایت مقروض شدن میلیاردها دلار به سایر کشورها شد.
نیروی دریایی رژیم بعثی که علاوه بر یکانهای سطحی، تعداد زیادی از کارکنان دریایی خود را نیز از دست داده بود، دیگر در کوتاه مدت امکان جایگزینی یکانهای دریایی خصوصاً نفرات آموزش دیده دریایی را نداشت. ضمناً حکام دشمن با نتایج حاصل از عملیات مروارید متوجه شده بودند که حتی در صورت جایگزینی تجهیزات و نفرات از دست داده، بازهم نیروی دریایی آن کشور توان رویارویی با مبارزان شجاع و مؤمن نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را ندارد. در نتیجه تا مدت زیادی راههای مواصلاتی ایران بدون مشکل جدی از امنیت نسبی برخوردار بود و فقط گهگاهی با تهدیدات جزئی هوایی روبرو شد که آنهم توسط یکانهای مختلف پدافندی و نهاجا دفع میگردید. تا اینکه ارتش دشمن با تغییر تاکتیک و با کمک
ابر قدرتها اقدام به دریافت هواپیماهای سوپراتاندارد و بالگردهای سوپرفرلون مجهز به موشک اگزوست از فرانسه و همچنین دریافت موشکهای ساحل به دریای کرم ابریشم از چین نمود تا توسط آنها راههای دریایی ایران را با خطر مواجه سازد. در مقابله با این امر نیز نداجا با وجود فقدان تجهیزات ضد موشک، سامانههای پدافند نقطهای و یا تجهیزات مدرن پدافند هوایی و فقط با بکارگیری تاکتیکها و نوآوریهای دریادلان نیروی دریایی ارتش توانست حملات دشمن را خنثی نماید. لازم به توضیح است که در سالهای آغازین جنگ وضعیت بنادر جنوبی ایران به شکل امروزی نبود و بنادر شهید رجایی و شهید باهنر راهاندازی نشده بود. همچنین اسکله تجاری بندرعباس فقط قادر به پهلودهی تعداد اندکی کشتی تجاری بود. در آن سالها بزرگترین و تنها بندر تجاری که قادر به پهلودهی تعداد زیادی کشتی تجاری بود و بعلاوه خطوط راهآهن تا روی اسکله ادامه داشت و امکان تخلیه مستقیم بار از کشتی به واگنهای باری قطار و حمل آنها میسر بود، بندر امامخمینی(ره) در انتهای خور موسی بود. لذا برای تأمین نیازمندیهای کشور لازم بود که بیشتر کشتیهای تجاری به این بندر هدایت و تخلیه گردند.
دشمن بعثی تمامی سعی خود را برای مسدود کردن این راه دریایی بعمل آورد لیکن با وجود بکارگیری تجهیزات مدرن و پیشرفته، نتوانست نتیجهای بگیرد و هیچگاه راه مواصلات دریایی این بندر را با وجود نزدیکی به خاک خود نتوانست بهطور جدی با خطر مسدود شدن، مواجه نماید. دشمن در طول هشت سال جنگ فقط در معدود دفعاتی از طریق نیروی هوایی خود توانست تأسیسات نفتی ایران در خلیج فارس را مورد حمله قرار دهد. در حقیقت نتیجه عملیات درخشان و حماسه آفرین مروارید از صحنه خارج نمودن نیروی دریایی دشمن و کسب سیادت کامل دریایی ایران بود. پس از این عملیات، جنگ در خلیج فارس به مقابله یکانهای دریایی ارتش ج.ا.ا با حملات هوایی و موشکهای پیشرفته هوا به سطح و همچنین موشکهای ساحل به دریای دشمن تغییر نمود.
نکته قابل تأمل در خصوص جنگ دریایی ایران با دشمن بعثی آن است که نیروی دریایی ارتشج.ا.ا هشت سال جنگ را با برتری و در شرایطی ادامه داد که با گذشت زمان، تجهیزات عمده و موشکها و مهمات آن کاهش مییافت. دلایل این کاهش، صدمه دیدن در جنگ، مصرف مهمات و همچنین کارکرد زیاد تجهیزات عمده و مشکلات انجام تعمیرات اساسی به دلیل کمبود قطعات یدکی بود. لیکن نداجا تمامی این کمبودها را با تلاش و کوشش غیور مردان دریایی خود جبران و تفوق دریایی ایران را تا پایان جنگ حفظ نمود.
در بیان اهمیت عملیات مروارید همان بس که به فرمان حضرت امام خمینی (ره) روز 7 آذر «روز نیروی دریایی» نامگذاری شد.
ناگفته نماند که برخی غیر مطلعان در زمینه مسائل دریایی در خصوص جنگ دریایی اظهار نمودند که نداجا بعد از عملیات مروارید دیگر در جنگ شرکت نداشت و جنگ در دریا خاتمه یافته بود و یا برخی اظهار کردند که نیروی دریایی ارتش در زمان جنگ به وظایف خود عمل نکرده است. حال آنکه اندکی اندیشه در خصوص چگونگی تأمین هزینههای هنگفت اداره کشور و جنگ از طریق صدور نفت و همچنین تأمین مایحتاج کشور که اکثراً از طریق واردات و آنهم از راه دریا تأمین میشد و این نکته که مرکز صدور نفت ایران (جزیره خارک) و تنها بندر بزرگ جهت پهلوگیری کشتیهای تجاری حامل محمولات وارداتی (بندر امام خمینی«ره») هر دو در نزدیکی خاک دشمن و در تیررس تجهیزات آفندی او قرار داشت و با این وجود هیچگاه در مدت جنگ وقفهای در صادرات نفت و واردات نیازمندیهای جامعه و جنگ پدید نیامد، خود گویای آن خواهد بود که نیروی دریایی چگونه مأموریت و نقش خود را در جنگ به بهترین شکل ممکن جامه عمل پوشانده است که بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام «ره» در توصیف و تجلیل از رزمندگان نیروی دریایی ارتش فرمودند:
« نیروی دریایی نیز ، همچون سایر نیروها بحمدا... در آبهای خلیج فارس و مرزهای آبی کشور در عرصه دفاع مقدس از کشور اسلامیمان چون نگینی درخشنده است و بر عرشه کشتی افتخار و صلابت خود استوار ایستاده است.»
دفتر پژوهشهای نظری و مطالعات راهبردی نداجا
گروه پژوهشی دفاع مقدس