>
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



ارشیو اسفند ماه 91 - تفحص شهدا

خادمین شهدا
ارشیو اسفند ماه 91 - تفحص شهدا
شهید فریبرز ا.. بخش پور زارع
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر و اجعلنامن خیرانصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه ************** باکی از این نداریم که شهادت نصیب عزیزان ما شده است. این یک شیوه ی مرضیه ای است که در شیعه ی امیرالمؤمنین از اول پیدایش اسام تاکنون بوده .من در میان شما باشم یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد، نگذارید پیش کسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند. امام خمینی قدس سره ************* شهید حمید باکری جانشین فرماندهی لشکر 31 عاشورا بود و چه زیبا گفت از دوستانش که دراین سال های بعد از جنگ چگونه خواهند شد!! دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند، در غیر این صورت زمانی فرا می رسد که جنگ تمام میشود و رزمندگان امروز سه دسته می شوند: دسته ای به مخالفت با گذشته خود برمیخیزند و از گذشته خود پشیمان می شوند!! دسته ای راه بی تفاوتی را بر می گزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند!!! دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها دق خواهند کرد!!! پس از خدا بخواهید که با وصال شهادت از عواقب زندگی پس از جنگ در امان باشید . چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزو دسته سوم ماندن بسیار سخت و دشوار خواهد بود!!!
ارشیو اسفند ماه 91 - تفحص شهدا وصال ؛ پایگاه جامع وب نوشته های  جهادگران فضای مجازی ما می توانیم www.it-help.blogfa.com
بیانیه جنبش حمایت از تهیه کننده برنامه سمت خدا
تماس با نویسنده

موضوعات مطالب
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گلایه‌ . 8 سال دفاع مقدس . انتفاضه سایبری . ایران . بانه . بیانیه . بیمارستان . پیرترین رزمنده دفاع مقدس . پیکر مطهرش . تنها زن . تیم اطلاعات عملیات . جبهه وبلاگی غدیر . جبهه وبلاگی غدیر اعلام کرد جنبش سایبری من به دانشجوی پولی معترضم . جنبش سایبری بصیرت حسینی . جنبش سایبری علمداران بسیج» . حاج حسین خرازی . حاج صفرقلی رحمانیان . حاج عباس کریمی . حماسه حضور زنان . حماسه دفاع . حماسه هویزه . حماسه هویزه و تأثیر آن . خاطرات رهبر انقلاب . خشونت سانسور شده . داشتیم میرفتیم کربلا اتوبوس مان را منفجر کردند ..... . دانلود مداحی شهدا . دفاع . دلاور مردان . رهبری . روایت . روز قدس . روند جنگ عراق علیه ایران . روند جنگ عراق علیه ایران (1) . زریبافان . زنان . زیبا و دلنشین . سالگرد شهادت . سالم پیدا شد . سردار بزرگ اسلام . سردار سرلشکر احمد کاظمی . شرمنده . شهدا . شهید . شهید امیر حاج امینی . شهید غلامرضا یزدانی . شهید قاسم نصرالهی . شهید همت . شهید کبیری . عملیاتها . عکس اسرای ایران در عملیات بدر . فرمانده سپاه . فرمانده لشکر محمد رسول الله(ص) . فسا . گلعلی بابایی . لحظه شهادت . لیست کامل . محمد مهدی کاظمی . محمدعلی شاه ، افغانستان ، جبهه ، جنگ ایران و عراق ، مجاهد ، زندا . ناگفته هایی از زنان . هشت دفاع مقدس . هشتم اسفندماه . همسران سرداران شهید . وصیت نامه . ولایت فقیه . یادواره وبلاگی . یک فرزند شهید . کمپین، حامیان توافق خوب .
آرشیو وبلاگ
آرشیو مرداد ماه87
آرشیو شهریور ماه 87
آرشیو مهر ماه 87
آشیو آبان ماه 87
آرشیو آ ذر ماه 87
آرشیو دی ماه 87
آرشیو بهمن ماه 87
آرشیو اسفند ماه سال 87
آرشیو فروردین ماه 88
آرشیو اردیبهشت ماه 88
آرشیوخرداد ماه 88
آرشیو تیر ماه 88
آرشیو مرداد ماه 88
آرشیو مهر ماه 88
آرشیو آبان ماه 88
آرشیو آذر ماه 88
آرشیو دی ماه 88
ارشیو بهمن ماه 88
آرشیو اسفند ماه 88
آرشیو فروردین ماه 89
آرشیو اردیبهشت 89
آرشیوخرداد ماه 89
آرشیو تیر ماه 89
آرشیو مردادماه 89
آرشیو شهریور ماه 89
آرشیو مهر 89
آرشیو آبان 89
آرشیوآذر ماه 89
آرشیو دی ماه 89
آرشیو بهمن ماه89
آرشیو اسفندماه89
آرشیو فروردین ماه 90
آرشیو اردیبهشت ماه 90
آرشیو خرداد ماه 90
آرشیو تیر ماه90
آرشیو مرداد ماه 90
آرشیو شهریور ماه90
آرشیو مهرماه 90
آرشیو آبان ماه 90
آرشیو آذر ماه90
آرشیو دی ماه 90
آرشیو بهمن ماه 90
آرشیو اسفند ماه 90
آرشیو فروردین ماه 91
آرشیو اردیبهشت ماه 91
آرشیو خرداد ماه 91
آرشیو تیر ماه 91
ارشیو مرداد ماه 91
آرشیو شهریورماه 91
آرشیو مهر ماه 91
آرشیو آبان ماه 91
آرشیو آذرماه 91
آرشیو دی ماه 91
آرشیو بهمن ماه 91
ارشیو اسفند ماه 91
آرشیو فروردین ماه 92
آرشیو اردیبهشت ماه 92
آرشیوخرداد ماه 92
آرشیو تیر ماه 92
آرشیو مرداد ماه 92
آرشیو شهریورماه 92
آرشیو مهر ماه 92
آرشیو آبان ماه 92
آرشیو آذر ماه 92
آرشیو دی ماه 92
آرشیو بهمن ماه 92
ارشیو اسفند ماه 92
آرشیو فروردین ماه 93
آرشیو اردیبهشت ماه 93
آرشیو خردادماه 93
آرشیو تیرماه 93
آرشیو مهرماه 93
آرشیو آذر ماه 93
آرشیو فروردین ماه 94


لینکهای روزانه
آپدیت نود 32 [1]
[آرشیو(1)]



لینک دوستان
عاشق آسمونی
EMOZIONANTE
شین مثل شعور
آخرالزمان و منتظران ظهور
پوکه(با شهدا باشیم)
سجاده ای پر از یاس
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
مهندس محی الدین اله دادی
بچه مرشد!
ای نام توبهترین سر آغاز
****شهرستان بجنورد****
..:: السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ::..
فانوس به دست.... ازتاریکی ها...رهسپاربه سوی نور
قهرمان من
.: شهر عشق :.
وبلاگ مهربان
بوی سیب
ایران اسلامی

بچه های خدایی
شبستان
سه قدم مانده به....
عشق
یادداشت های من
توشه آخرت
ترخون
سیاه مشق های میم.صاد
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
شکیبا
قتیل العبرات
کیمیا
کشکول
واژه های باران
سیرت
صل الله علی الباکین علی الحسین
وبلاگ گروهی جبهه جهادگران مجازی
نیم پلاک
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور - واحد دررود
سونامی
جامع ترین وبلاگ خبری
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
گروه رزمی کاران ذوالـــفقار. (درچه)
مناجات با عشق
سرباز ولایت
نه آبی .. نه خاکی
هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه
مطلع مهرورزی ومحبت
صراط مبین
قرآن
* امام مبین *
دوستانه
دکتر علی حاجی ستوده
وبلاگ خبری تحلیلی مبارز جوان
انا مجنون الحسین
حباب هایی از ح ق ی ق ت
یکی بود هنوزهم هست
قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات
بسیجی
بچّه شهید (به یاد شهدا)
گذر دوست
امتداد قاصدک
مجنون الحسین
سیب های کال
منتظر
مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان
اجلاسیه سرداران و 14600 شهید استان فارس
آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟
سرافرازان
تارنما
نیم پلاک یعنی شهید
::::: نـو ر و ز :::::
مرد آبا دانی(جانباز عطشانی)
کانون فرهنگی اهل البیت(ع)
پلاک طلائی
مردمی ترین رئیس جمهور
طلاییه
شهید حاج عماد
هویزه
جنبش سبز علوی
یا رب الحسین
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا
پایگاه فرهنگی مذهبی بنیان
وبلاگ حاج حسین خرازی
پایگاه اینترنتی ماوا
عروج، دل عاشق می طلبد
تا شهدا با شهدا
بصیرت در قرن 21
پایگاه شهید دوران
ملکوت
انجمنی( اسد زاده)
عاشق آسمونی
EMOZIONANTE
شین مثل شعور
آخرالزمان و منتظران ظهور
پوکه(با شهدا باشیم)
سجاده ای پر از یاس
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
مهندس محی الدین اله دادی
بچه مرشد!
ای نام توبهترین سر آغاز
****شهرستان بجنورد****
..:: السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ::..
فانوس به دست.... ازتاریکی ها...رهسپاربه سوی نور
قهرمان من
.: شهر عشق :.
وبلاگ مهربان
بوی سیب
ایران اسلامی

بچه های خدایی
شبستان
سه قدم مانده به....
عشق
یادداشت های من
توشه آخرت
ترخون
سیاه مشق های میم.صاد
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
شکیبا
قتیل العبرات
کیمیا
کشکول
واژه های باران
سیرت
صل الله علی الباکین علی الحسین
وبلاگ گروهی جبهه جهادگران مجازی
نیم پلاک
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور - واحد دررود
سونامی
جامع ترین وبلاگ خبری
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
گروه رزمی کاران ذوالـــفقار. (درچه)
مناجات با عشق
سرباز ولایت
نه آبی .. نه خاکی
هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه
مطلع مهرورزی ومحبت
صراط مبین
قرآن
* امام مبین *
دوستانه
دکتر علی حاجی ستوده
وبلاگ خبری تحلیلی مبارز جوان
انا مجنون الحسین
حباب هایی از ح ق ی ق ت
یکی بود هنوزهم هست
قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات
بسیجی
بچّه شهید (به یاد شهدا)
گذر دوست
امتداد قاصدک
مجنون الحسین
سیب های کال
منتظر
مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان
اجلاسیه سرداران و 14600 شهید استان فارس
آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟
سرافرازان
تارنما
نیم پلاک یعنی شهید
::::: نـو ر و ز :::::
مرد آبا دانی(جانباز عطشانی)
کانون فرهنگی اهل البیت(ع)
پلاک طلائی
مردمی ترین رئیس جمهور
طلاییه
شهید حاج عماد
هویزه
جنبش سبز علوی
یا رب الحسین
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا
پایگاه فرهنگی مذهبی بنیان
وبلاگ حاج حسین خرازی
پایگاه اینترنتی ماوا
عروج، دل عاشق می طلبد
تا شهدا با شهدا
بصیرت در قرن 21
پایگاه شهید دوران
ملکوت
انجمنی( اسد زاده)
عطش عشق
وبلاگ قالب
قالب سازمذهبی

موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
  ربات مسنجر قافله شهداء - طرحی نو
لوگوی وبلاگ
ارشیو اسفند ماه 91 - تفحص شهدا



لوگوی دوستان













آمار بازدید

کل بازدیدها : 533869

بازدیدهای امروز : 24

بازدیدهای دیروز : 57

 RSS 

   

عملیات فتح فاو به زبان سرلشکر شهید حاج بصیر

حرکت شروع شد؛ وقتی به وسط آب رسیدند، عده ای از برادرها چندنفری با صدای یا حسین(ع) و یا علی(ع) و یا زهرا(س) از پا می افتادند. گویا آب آنان را گرفته بود ولی حرکتشان را ادامه می دادند و جلو می رفتند...

مطالبی که در ادامه می خوانید، دست نوشته هایی بیادماندنی در رابطه با عملیات والفجر8 به نقل از علمدار و قائم مقام لشکر ویژه 25 کربلا سرلشکر شهید «حاج حسین بصیر» است. این روایت آسمانی تقدیم مخاطبین محترم می شود.

*****

در عملیات والفجر 8، مسائلی را در عملیات آبی - خاکی داشته ایم که همه اش را نمی شود بیان کرد ولی گوشه ای از آموزش هایی را که آنان دیده اند، نقل می کنم. برای اولین بار در آب بهمن شیر(رودخانه ای در آبادان) افتادند. وقتی اولین بار داخل آب شدند، تصور نمی کردند که بتوانند از این طرف آب به آن طرف بروند. با آموزش هایی که دیدند، بعد از چند روز توانستند علی رغم جذر و مدی که آب داشت به آن طرف آب بروند. روزهای بعد، رفتن و آمدن ها چندین بار تکرار شد و همین تمرین در شب هایی که هوا تاریک بود، انجام می شد. آنان در آب سردی که جذر و مد هم داشت تمرین می کردند، می لرزیدند... .

وقتی عملیات والفجر 8 شروع شده بود و نیروهای ما داخل آب افتادند، غواص ها که همان نیروهای خط شکن ما «گردان های یارسول(ص) و امام محمدباقر(ع)» بودند، کار را آغاز نمودند. نیروهای موج بعدی، آنهایی بودند که در قایق ها نشسته و آماده بودند تا اینکه غواص ها به سنگرهای دشمن حمله کنند. این عمل آنان به ما امکان می داد تا نیروهای دوم داخل قایق ها را حرکت بدهیم. می بایست حرکت زمانی و مکانی را دقیقاً محاسبه می کردیم. باید مشخص می شد که چه ساعتی باید این نیروها را حرکت داد.

آن شب مقداری باران آمد؛ ابر روی آسمان پیدا شد؛ دشمن متوجه نشد که ما قصد حمله داریم. اطلاعی نداشت. نیروهای عمل کننده همچنان به پیش می رفتند، چون عرض اروند زیاد بود و نیروها می بایست وقت زیادی صرف می کردند؛ با وضعیت سرد هوا این حرف تو دل نیروها بود که آیا می توانند خوب عمل کنند؟! آنان می خواستند پیروز شوند و پیروزی را برای خانواده های شهدا به ارمغان ببرند. بتوانند با این پیروزی امام خودشان را شاد کنند. بتوانند با این پیروزی ملت محروم دنیا را امیدوار کنند.

حرکت شروع شد؛ وقتی به وسط آب رسیدند، عده ای از برادرها چندنفری با صدای یا حسین(ع) و یا علی(ع) و یا زهرا(س) از پا می افتادند. گویا آب آنان را گرفته بود ولی حرکتشان را ادامه می دادند و جلو می رفتند؛ سر و صدای آب، این صداها را به گوش دشمن نرساند و آنان نتوانستند از موضع رزمندگان سر در بیاورند تا اینکه به پای کار رسیدند. تخریب چی ها یکی پس از دیگری معبرها را باز کردند؛ نیروها وارد معبر شدند، آمادگی خودشان را اعلام کردند تا دستور عملیات با رمز یا فاطمه زهرا(س) داده شد و نیروها در آن وهله اول با نارنجک ها و سلاح هایی که داشته اند به دشمن حمله کردند.

با اولین برخورد با دشمن، نیروهای خودی روی سنگرهای آنان رفتند. زمان زیادی طول نکشید که قایق ها به حرکت در آمدند و معبرهایی که از پیش تعیین شده بود را باز کردند. قایق ها با دریافت علامت چراغ دستی به سمت معبرها رفتند و جنگ را شروع کردند. دشمن تا آن زمان متوجه این مسأله نشد که این طور غافلگیر بشود. قبل از رسیدن غواص ها به سنگرها و باز کردن معبرها دشمن چند بار چراغش را روشن و خاموش کرد؛ با نور افکن های خیلی قوی این کار را کرد. اول خیال کردیم دشمن از حمله ما آگاه شده، بعد فهمیدیم دشمن متوجه مسأله نشد. برادران با اطمینان کامل معبرهایشان را باز کردند؛ منورها یکی پس از دیگری زده شد.

تیراندازی آنها به چپ و راست انجام می شد. باز خیال کردیم حمله لو رفته است؛ بعد از این غافلگیری، برادران بالا رفتند و دشمن را به عقب راندند. یک نفر از دشمن قادر به فرار نشد، همه را به هلاکت رساندند. فرماندهی گردانشان به فرماندهی تیپ پیام داد: «ما داریم اسیر می شویم؛ ما داریم اینجا کشته می شویم؛ رزمندگان ایرانی خیلی به سرعت آمدند و ما را غافلگیر کردند!!!» فرمانده تیپ می گوید: «مقاومت کن.» فرمانده گردان می گوید: «من نمی توانم مقاومت کنم؛ رسیدند... دیگر تمام شد.» صدا قطع می شود و بعد از چند لحظه خود فرمانده تیپ به فرمانده لشکرش مخابره می کند که من هم دارم اسیر می شوم؛ باورشان نشد که به این اندازه سرعت عمل داشته باشیم و بتوانیم دشمن را غافلگیر کنیم. این از عظمت روح این رزمندگان است این رزمندگان خداجو... .



نویسنده » شهید فریبرز ا.. بخش پور زارع » ساعت 10:38 عصر روز پنج شنبه 91 اسفند 3

دو سه روزی میهمان صفای دوکوهه بودیم

سلام آقاسید مرتضی ...

آخرین روز اسفند سال 67 شما را در دوکوهه بارها دیده ایم. نمی دانم آن هنگام که متن گفتار برنامه را می نوشتید و یا آن زمانی که برش های نهایی تصاویر را کنار هم می چیدید، حال و هوای دل پاکتان چگونه بوده لکن از طنین به خاکستر نشست? صدایتان پیداست که در حسرت و فراق، آتش گرفته بودید. هر بار که نفس گرم دوکوهه ما را به حضور می طلبد، جمل? ماندگار شما که گفتید: « اگر بپرسی دوکوهه کجاست، چه جوابی بدهیم؟ » در حجم بی انتهای بهت ما، ترکتازی می کند.

سید جان! اینروزها جوانان و نوجوانان ایران زمین، به زیارت یادمان دوکوهه می روند و بیاد صفای چشمان و حال خوش دلهای بسیجیانش، در حسینی? حاج همت، شور عشق شهادت را ندبه می کنند. خوب یادم هست که گفتید: « دوکوهه سال‌ها با شهدا زیسته است، با بسیجی‌ها، و از آنها روح گرفته است؛ روحی جاودانه » . حالا نسلهای نورس دیار سلمان، پای بر حریر خاطره هایی می گذارند که سالهاست بر گرد? خست? دوکوهه سنگینی می کند.

آوینی عزیز! کاش می شد در اکران نوروزی امسال سینمای ایران، با من سخن بگو دوکوه? شما را اکران کنیم. هر چند ما معتقدیم که جای انقلاب واژه های شما، در محافل سینمای بی هویت اینروزهای ایران نیست. آری، آنروز که شما گفتید « جا دارد که دوکوهه مزار عشاق باشد، زیارتگاه عشاقی که از قافله‌ی شهدا جا مانده‌اند »، تکلیف حرفهای دوکوهه مشخص شد. ما در محکم? وجدانهای بیدار ثابت می کنیم که گوش خودپرستان و میهن فروشان سینمای ایران، لایق سخنان تو نیست.

استاد حرفهای عاشقانه! کاش بودید و اینروزهای دوکوهه را با دوربین مخلص شما، به رخ عالم می کشیدیم. کاش بودید و اسرار دوکوهه را، برای دلهای تشن? دانستن، افشا می نمودید. سیدجان! آن روز با بغض خیس چشمانتان گفتید « دوکوهه، تو یک پادگان نیستی، تو قطعه‌ای از خاک کربلایی، چرا که یاران عاشورایی سیدالشهدا را به قافله‌ی او رسانده‌ای » و حالا ما سالهاست که کوله بار خویش را بسته ایم تا فرش سلیمانی درسهای دوکوهه، ما را به قافل? حضرت حسین علیه السلام برساند.

آقای سید مرتض آوینی! برخیز و بگو نسلهای پس از جنگ چگونه از معبر تنگ شهادت، عبور کنند؟ شما گفتید: « آری، ما از این موهبت برخوردار بودیم که انسان دیدیم. ما یافتیم آنچه را که دیگران نیافتند. ما همه‌ی افق‌های معنوی انسانیت را در شهدا تجربه کردیم »، خوشا بحالتان لکن تکلیف ما چیست که در اطرافمان نه از شهید خبری هست و از فرهنگ شهادت. ما بچه بودیم که گفتند جنگ تمام شد. به سن جوانی که رسیدیم عده ای دم از اصلاحات زدند و با روزنامه های رنگی، حرفهای پوسید? غرب را تحویل ما دادند. اینروزها هم عده ای با نقاب پیروی از ولایت، تیشه بر ریش? اعتقادات مردم می زنند.

هر چه بادا باد، ما هم از ایران فرار می کنیم و به دامان دوکوهه پناهنده می شویم. هر روز، زیر پرچم شهیدان سوگند می خوریم و تمام قوانین شهروندی جبهه ها را می پذیریم. بگذار ما را دنیا گریز بنامند، ما از دنیای پوچ بی تفاوتی ها گذشته ایم.

شهیدجان! نمی دانم آن زمانی که قلم شهیدشناستان را به دست می گرفتید، دلنوشته های شما از کدامین منبع کمال، بر زبان شیرینتان جاری می شد ؟ شما خطاب به دوکوهه گفتید: « اما از آن روز که انسان بر این خاک زیسته است، آیا جز اصحاب عاشورایی سیدالشهداء [ع] کسی را می‌شناسی که بهتر از شهدای ما خدا را عبادت کرده باشد؟ ». کاش کسی پیدا شود و به این پرسش نسل ما پاسخ دهد که جنس عبادتهای ما خداپسندانه نیست یا تقدیر شهادت را از سرنوشت ما برداشته اند.

سید شهیدان اهل قلم! جایتان خالی. دو سه روزی همراه جمعی از دانش آموزان، میهمان صفای دوکوهه بودیم. کنار حوض حسینی? حاج ابراهیم همت، وضو گرفتیم و با خاطرات حاج محسن دین شعاری، هوایی کربلا شدیم. رد نفسهای به خون نشست? شهیدان سینه های بهت زد? نوجوانان را اسیر خود کرده بود. گویی دوباره لبهای دوکوهه به پای بسیجیان رسیده بود و نوای مولای یا مولای سحرگاهانش، راه بهشت را نشان می داد. جای شهید گلستانی خالی بود تا أللهم اجعل صباحنا صباح الصالحین را در گوش این امیدهای اسلام ایران زمزمه کند. شاید نامش سرقت باشد لکن این جمل? شما را بدون اشارات نگارشی، بنام خودمان در وصف حال خوش دوکوهه، ثبت می کنیم: اینجا حرم راز است و پاسداران حریم آن، شهدایند؛ شهدایی که در آن نماز شب اقامه کرده‌اند و با خدا راز گفته‌اند؛ شهدایی که در حسینیه، چشم مکاشفه بر جهان غیب گشوده‌اند؛

شاید نسل ما لیاقت نداشته باشد که مصداق « دوکوهه، آیا دوست داری که پادگان یاران امام مهدی نیز باشی؟ پس منتظر باش » شما شود. شاید هنوز هم دل دوکوهه در ازدحام قدمهای ما مغموم باشد لکن ما سربازان امام خامنه ای، در هنگام? امتحانهای سخت، ثابت خواهیم کرد که درس شهادت را از یاران حضرت خمینی کبیر(ره) آموخته ایم.

ای چرخ گردون، بگرد تا بگریم. ما مرد نبریم و هر زمان که ندای هل من ناصر اماممان بر ما جهاد را تکلیف کند، با کاف عشق تمام عالم را کربلا خواهیم کرد.



نویسنده » شهید فریبرز ا.. بخش پور زارع » ساعت 4:31 عصر روز سه شنبه 91 اسفند 1

<      1   2   3   4